• از زمانی که تو رفتی جهانم

  پر از احساس دوری

  شده کارم صبوری

  نگو با درد بسازم

  بگو آخه چجوری

رفتی و نگفتی که بی تو چجوری

بسازم جهانی که بی تو خرابه

من تشنه بودم به دریای چشمات

تو رفتی و بعدت یه دریا سرابه

من با تو بودم غرق تفاوت

من بی تو انگار تکرار نمیشم

من خواهشم بود یکبار بمونی

درخواست میشم اصرار نمیشم

از تو نمیگم تا بد نباشی

انکار میشم اقرار نمیشم

من مثل دیوار های قدیمی

پُر از شکافم " آوار " نمیشم